سلام عزیزان
شعر جدید که سومین شعر سال 90 هست، تقدیمتون...
شب است و شورش شمع است و شعله های خیالی
شب است و رقص قلم ها، میان دفتر خالی
شب است و یاد نگاری، شب است و خاطره ها
و حالتیست ز حالات ابروان هلالی
شب است و شاعرِ تنها، میان قافیه هایش
و بیت های غریبی ز آرزوی محالی
و حسرتیست که می شد تمام خاطره باشد
و قصه ی غم و اوهام مرغ بی پر و بالی
و گوشه ایست ز چشمان بی قرار ستاره
و فرصتیست ز ماه و ز روز و هفته و سالی
و نقش صورت یار است و خاک فرش شبانه
و دار زلف سیاه و سکوت نقشه ی قالی
و کوه و کوشش فرهاد و رنج تیشه زدنها
برای پاسخ آخر به نانوشته سوالی...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان: